تخیلاتِ رام نشدنی

چهارم شخص مجهول!

خواب

کاش خواب را هم میشد خرید، سفارش داد، با تلفن!

الو...یک خواب میخواهم، ترجیحا ابدی باشد فلانی و فلانی در آن باشند. اوه فلانی از قلم نیُفتد، مامان‌بزرگ باشد! باهم فلان‌جا برویم، پرواز بکنیم، بالای سر مردم، روی خیابان های شلوغ. میخواهم به همه یک شاخه رز آبی و یک لبخند هدیه بدهم.

 خندهٔ زیاد میخواهم، میشود کمی شادی هایش را زیاد کنید؟!

لطفا فکرو خیال های مزخرف نداشته باشد!

این اشک های شور لزج را هم نمیخواهم!

کمی چاشنی آغوش گرمش را هم اضافه کنید، ممنون...میفرستید؟!

و پیک در را میزند!

_بله

+خوابی را که سفارش داده بودید اورده ام!

_مچکرم، چقدر میشود؟

+حساب شده.

_کی؟!

+خدا

MENU
About me
رقصم گرفته بود، مثل درختکی در باد، آنجا کسی نبود... غیر از من و خیال و تنهایی...
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان