تخیلاتِ رام نشدنی

چهارم شخص مجهول!

chanteuse

درستش این بود که تو یه سالن چندهزارنفره واسه ملت کنسرت اجرا می‌کردم نه این که کل شب رو با تِی واسه در و دیوار آشپزخونه چهچهه بزنم و برقصم، آخرشم واسه تشویق خودم دست و سوت بلبلی بزنم!

[پاچه های شلوار گُل‌گُلی مامان‌دوز را پایین می‌کشد و پشت‌چشم ‌نازک‌کُنان از آشپزخانه خارج می‌شود]

۸
هلما ...
۲۱ تیر ۰۱:۴۶
همون سوت بلبلیت رو بزن.
خوبی؟!

پاسخ :

((=
من که خوبم ولی اون علامت (!) که گذاشتی یکم برام مبهمه.
آقای هرمیت
۲۱ تیر ۱۶:۱۶
باز خوبه پلیس فتا نگرفتتت D:

پاسخ :

این‌دفعه حواسش نبود D;
هلما ...
۲۱ تیر ۱۷:۰۶
عادت کردم به این علامت لامصب.

خداروشکر خوبی :)

پاسخ :

آها
امیدوارم توام خوب باشی هلما^^
هلما ...
۲۱ تیر ۱۷:۳۱
خوووبم. :*

پاسخ :

عالیه^^
tahi :D
۲۱ تیر ۲۲:۱۴
دفعه بعد که خواستی  دهن به آواز باز کنی خبرمون کن قول میدیم سنگ تموم بذاریم :)))))

پاسخ :

اجرای بعدی حتما براتون کارت دعوت میفرستم ((((=
صخره .
۲۲ تیر ۱۶:۲۸
ای جونم
قالب جدیدش رووووو
نوشته های جدیدش رو 
کی میای براموم برقصی حالا؟

پاسخ :

^^صخره
جونت بی‌بلا
درمقابل تو، اونی که من بهش میگم رقص، مسخره‌بازی‌ ای بیش نیست ‌D;
صخره .
۲۲ تیر ۲۱:۴۷
وا خاک به سرم
شرم الود شدم:-D من واقعا اونقدرا هم خوب نیستم بابا:) [جدی]

پاسخ :

گُل به سرت 
هرطور که باشی خوبی (=
sina S.M
۰۲ مرداد ۲۲:۱۷
درستش این بود که بعضیا سر کوچه سوت بلبلی بزنن :دی 

پاسخ :

راستش متوجه نشدم منظورتو!



+ حله آقا حله D:
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
MENU
About me
رقصم گرفته بود، مثل درختکی در باد، آنجا کسی نبود... غیر از من و خیال و تنهایی...
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان