تخیلاتِ رام نشدنی

چهارم شخص مجهول!

حتی شما دوست عزیز

چرا نمی‌تونم از آدما دست بکشم...

۸
هلما ...
۰۴ فروردين ۰۳:۴۱

لابد هنوز به اون حد از انزوا نرسیدی که فقط فردیت خودت برات مهمتر باشه. هرچند بنظرم بد هم نیست.

پاسخ :

شاید. اما خوب هم نیست، آسیب میزنه.
~
۰۶ فروردين ۲۲:۳۲

دنبال چی میگردی تو ادما ..؟

پاسخ :

دنبال خودم
~
۰۹ فروردين ۱۶:۱۹

خودِ واقعیت پشت سرت وایساده و به تو که داری توی ادمای روبروت دنبالش میگردی لبخند میزنه..

 

پاسخ :

میدونی... در عین حال که کلی حرف توی سرم می‌چرخه، هیچ حرفی واسه گفتن ندارم!
~
۱۰ فروردين ۱۳:۵۷

متوجهم. حرفای نگفتنی بیشتر از گفتنی بوده همیشه.

ولی همونم ظرفیت نگهداریش محدوده. پر که شد خواه یا ناخواه سرریز میشه و میریزه بیرون.

پاسخ :

نه
یه حرفایی حتی ناخواسته هم بیرون نمیریزن.
~
۱۰ فروردين ۱۷:۳۸

صد البته. ولی اکثر حرفا گفتنی ان اگه زمان و ادم مناسبش پیدا شه.

پاسخ :

اگه...
~
۱۰ فروردين ۱۹:۱۰

حالا دوباره برمیگرده به اول پستت. یعنی یه چرخه اس با نتیجه های متفاوت!

اگه نتونم از بعضی ادما دست بکشم

اگه بتونم..

در کل الان داری زیادی هزینه میدی.. نمیارزه بعضی وقتا

پاسخ :

لعنت به این اگه ها. باید همشونو بندازم جلوی سگ ((=
آره واقعا، نمیارزه.
~
۱۱ فروردين ۲۱:۲۸

و به نظر خودت الان راه حل چیه؟!

پاسخ :

سوال سخت ازم نپرس
~
۱۱ فروردين ۲۳:۲۰

سخت نبودا.. جوابشم سخت نیست

عمل به جوابش سخته یکم

پاسخ :

یه چیزی تو ذهنمه که نمیتونم تبدیل به واژه بکنمش. واسه همین میگم سخته. راجع به عمل کردن هم... دارم روش کار میکنم.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
MENU
About me
رقصم گرفته بود، مثل درختکی در باد، آنجا کسی نبود... غیر از من و خیال و تنهایی...
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان