جمعه ۱۳ دی ۹۸
به آسمان شب مینگرم، به ماهی که تو باشی
به آواز پرندهای گوش میدهم که نامت را زمزمه میکند
به درختی میاندیشم که از شوق تو به ثمر مینشیند
و بادی که عطر تنت را به ارمغان میآورد
میخواستم به دریا بزنم تا ماهی ها به سان دستهایی لابهلای موهایم برقصند
اما ساحل با صدای تو فرا میخوانَدم
و تو هرگز نخواهی دانست که چهگونه در من جاری هستی.