تخیلاتِ رام نشدنی

چهارم شخص مجهول!

being ugly

 

مطمئنم همه این وضع اعصاب خرد‌کن را تجربه کرده‌اند. همه یک روزهایی کم می آورند، همه یک روزهایی آن خودِ همیشگی نیستند، همه یک روزهایی دوست دارند به موهای چربشان توجه نکنند و با تیشرت چِرکُ چروک شدهٔ آبی رنگ کنج اتاق بنشینند، زل بزنند به دیوار خالی و فکر کنند، همه یک روزهایی دوست دارند بی حوصله و بد اخلاق باشند، دائم با هر حرفی و هر کسی مخالفت کنند، همهٔ کلاس هارا بپیچانند و پشت پنجره حتی به خورشید در حال غروب، حتی و حتی به لبخند گشاد میکی موس روی لباسشان هم فحش بدهند، اصلا حق داریم یک روزهایی بخواهیم زشت باشیم، از همه نظر!

مثلا مردها نخواهند صورتشان را اصلاح کنند و کراوات بزنند، زن ها نخواهند خط چشم بکشند و موهایشان را اَفشون کنند، قرمه سبزیِ ماندهٔ دیروز را بخوریم، تلفن را از برق بکشیم، از کنار کتاب ها، فیلم ها و وسایل پخش شدهٔ کف اتاق بی تفاوت رد شویم، اصلا حتی نخواهیم آهنگ گوش کنیم، دلمان حتی بستنی خوردن جلوی کولر را هم نخواهد!  اصلا یک روزهایی حق داریم که دلمان هیچ کس و هیچ چیز را نخواهد، از صبح تا شب دراز بکشیم روی تخت و به سقف خیره شویم، داخل اتاقی که با تلاش خورشید برای تاباندن اخرین اشعه هایش روشن شده!

ما حق داریم اخم کنیم، بی حوصله و بداخلاق باشیم، زود از کوره در برویم و داد بزنیم، یک وقت هایی لازم است غد و یکدندگی‌مان را به اوج خودش برسانیم و با عالم و ادم لجبازی کنیم، الالخصوص خودمان!

همهٔ ما یک روزهایی حق داریم زشت باشیم...

همیشه نمیشود لبخند زد، همیشه نمیشود مهربان و شوخ طبع بود، همیشه نمیشود با صدای آواز کنار گاز سیب زمینی سرخ کرد، همیشه نمیشود به فیلم های کمدی با صدای بلند خندید، همیشه نمیشود لباس های اتو کشیده پوشید و عطر زد، همیشه نمیشود به گل ها آب داد و چای دم کرد، همیشه نمیشود خوب بود...

بیایید به خودمان و دیگران گاهی حق زشت بودن و بد بودن بدهیم.

حالا که این حق را بهشان دادیم دیگر خرده نگیریم! 

۴
Faber Castel
۰۶ ارديبهشت ۲۱:۳۴
زشتم باشی عزیزی :)

پاسخ :

(:

Pary darya
۰۷ ارديبهشت ۱۲:۱۶
و خداوند پریود را افرید|:

پاسخ :

جسمی یا روحی؟ D:
اونو که چه بقیه حق بدن چه ندن به کلیه چپشم نیست، خودش میاد :|
پت pat
۱۵ ارديبهشت ۱۱:۳۵
موافقم 👌👌

پاسخ :

(;
انگور ...
۲۹ ارديبهشت ۱۸:۱۱
واااااااااااای چقدر خووووبی تو آخه... چه دیر پیدا شدی ^_^
خیلی خوبی...

پاسخ :

به خوبی و مهربونی تو نمیرسم :********
شرمندتم انگور جان :(

راستی سلام :))) :*

MENU
About me
رقصم گرفته بود، مثل درختکی در باد، آنجا کسی نبود... غیر از من و خیال و تنهایی...
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان